دو هفته پیش مامانم رفته بود اصفهان دریغ از یه دونه گز یا پولکی که سوغاتی
بیاره الان واسمون مهمون اومده مامانم خونه نبود زنگ زده میگه : چای دم کن
بعد برو توی اتاق من توی کمد لباسام پشت چمدون سیاهه یه بالش آبیه اونو ور
دار
( من :-O )
زیرش یه ملافه سبزه اونو وردار
( من :-O )
زیرش یه ساک قهوه ایه
( من :-O )
توی ساک قهوه ایه یه ساک زرشکیه
( من :-O )
توی ساک زرشکیه یه پلاستیک بنفشه
( من :-O )
از توی اون یه بسته سوهان عسلی بردار بزار جلو مهمون تا من بیام جاشونو
دوباره عوض کنم حواست باشه دست به گز و پولکی ها نزنی ها !!!!!
( و همچنان قیافه من= :-O )
نظرات شما عزیزان:
ریحانه 
ساعت20:16---3 آذر 1391